از عشق

ساخت وبلاگ
 

از خویش گذر کردم و از عشق سرودم

در ماه نظر کردم و جز دوست ندیدم

معشوق درخانه دل را زد و یک آن

روحم متلاطم شد و از جای پریدم

او آمد و طی کرد همه فاصله ها را

چون مهر بتابید به دریای امیدم

او آمد و جان داد به زندان تن و جان

بیدار شدم، یک نفس تازه دمیدم

تا صبح برای دل هم سفره گشودیم

گفتم ز فراقش چقدر رنج کشیدم

"فتم که دگر هستی و هستم به کنارت

گرمای وجودت شده گرمای وجودم

انگار که آغاز شده زندگی من

حالا که تو را دیدم و از غیر رهیدم...

دختر شینا...
ما را در سایت دختر شینا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bigheid بازدید : 146 تاريخ : شنبه 13 خرداد 1396 ساعت: 22:32