زمستان یورت

ساخت وبلاگ
 

در اوایل اردیبهشت ماه امسال خبر ناگوار ریزش معدن در آزاد شهر قلب ایران و ایرانی را به در آورد.

این شعر تقدیم به همسران مردانی که نامشان برای همیشه در طومار عزتمردان ثبت شده است...

شب شد دوباره ، انتظار و بی قراری

احساس غمگینی و حس داغداری

با یاد دورانی که در این وقت و ساعت

می آمدی از راه روزی روزگاری

می آمدی و خسته از رنج زمانه

از درد بی درمان دارا و نداری

می گفتی و من میشنیدم حرفهایت

اخمت به چهره بود و دل در بی قراری

اصلا بیا از زندگی با هم بگوییم

از لحظه ای که آمدی تو خواستگاری

از شغل و از نان حلال و زندگی و

از کوه و معدن گفتی و از استواری

مردانگی و غیرتی در چهره ات بود

عشقم به قلبم گفت حتما، بله، آری

رفتی و جای خالیت، خالی خالیست

 من ماندم و یک بغض و باران بهاری...

دختر شینا...
ما را در سایت دختر شینا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bigheid بازدید : 110 تاريخ : شنبه 13 خرداد 1396 ساعت: 22:32