کنکور

ساخت وبلاگ
تا دم در دانشگاه بدرقه اش کردم . کارت ورود به جلسه شو با سنجاق قفلی که از خونه آورده بود به لباسش حلق آویز! کرد و رفت داخل. 

امروز به قولی براش روز سرنوشته. سرنوشتی که یکسال براش زحمت کشیده و از زندگیش براش هزینه کرده تا به نتیجه برسه. 

پشت در جمعیت زیادی از پدر مادرها ایستاده بودن و تو افق نگاهشون می شد خیلی چیزا رو دید. 

انگار چهره هاشون داد می زد که چقدر برای موفقیت بچه هاشون زحمت کشیدن و چقدر به آینده شون امید دارن. 

بعضیاشون با گدشیهاشون مشغول فیلمبرداری بودن، بعضی هاداشتن توصیه های آخرو به بچه هاشون می کردن و از اعتماد به نفس و توکل به خدا حرف می زدن.

تقریبا همه ی این حرفا رو من دیشب به زهرا گفتم و خدا روشکر احساس میکنم یه خرده آروم شد.

بگذریم. 

امروز من به تمام ماجرا خیره شده بودم وبه این فکر می کردم که اگه یه خرده با دقت به زندگی نگاه کنیم همه ی ما در معرض کنکورهای دنیا هستیم.

همه ی ما در معرض امتحانیم و مطمئنا روز امتحان روز آسونی نیست.

خدا کنه برای اون روز جواب داشته باشیم .

خدا کنه رشته ی سعادت روزیمون بشه و تا آخرش ادامه بدیم و واحدهای بندگی رو یکی بعد از دیگری پاس کنیم. 

زهرا جان...

از صمیم قلب آرزو می کنم موفق باشی علم و عملت در راه خدا خالص باشه... 

دختر شینا...
ما را در سایت دختر شینا دنبال می کنید

برچسب : کنکور, نویسنده : bigheid بازدید : 95 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 3:53